پست قبلی دربارهٔ گفتگوی ما با آن دبیر محترم و نقدِ «الگوسازی مطلق» برای ابوعلی سینا، واکنشهای زیادی داشت. برخی موافق بودند، برخی خشمگین شدند که «چرا به بزرگان توهین میکنید؟» اما مسئله اصلی را گم کردند:
ما نه به دنبال زیرسؤال بردن ابوعلی سینا هستیم، نه میخواهیم اینشتین یا اُرُد بزرگ را جایگزین کنیم. پرسش واقعی این است:
۱. الگوهای تاریخی در تلهٔ زمان گرفتارند:
ابوعلی سینا در قرن ۱۰ میلادی نابغه بود، اما آیا میتوانست تصور کند که روزی هوش مصنوعی بیماریها را تشخیص میدهد؟
اینشتین نظریه نسبیت را ارائه داد، اما آیا دربارهٔ کوانتوم کامپیوتی چیزی میدانست؟
درس مهم: هر نابغهای محصول زمانه خود است.
۲. ویژگیهای الگوی امروزی:
پویایی: توانایی یادگیری مستمر (مثل ایلان ماسک که از فیزیک به هوش مصنوعی پرید).
انتقادپذیری: اعتراف به خطا (مانند بیل گیتس که اشتباهات مایکروسافت را پذیرفت).
بینارشتهای بودن: ترکیب دانش مثل استیو جابز که فناوری را با هنر آمیخت.
مسئولیت اجتماعی: توجه به آزادی و دموکراسی، محیطزیست یا عدالت (نگاه کنید به اُرُد بزرگ).
۳. پاسخ به منتقدان:
به دوستانی که میگویند «دنیای مدرن هیچی ندارد!»:
آیا همین الان "چت جی پی تی" که شما با آن صحبت میکنید، از دانش ابوعلی سینا دربارهٔ کامپیوتر بیشتر نمیداند؟!
به کسانی که میپرسند «پس چرا به گذشته افتخار کنیم؟»:
افتخار کنیم، اما اسیر نشویم. ابوعلی سینا به ما یاد داد کنجکاو باشیم، نه اینکه فقط نقل قولهایش را تکرار کنیم.
۴. پیشنهاد نهایی:
الگوی ترکیبی بسازید:
کنجکاوی ابوعلی سینا + جسارت اینشتین + نوآوری اُرُد بزرگ + اخلاقیات گاندی.
مدرسه ها چه کنند؟
به جای گفتن «مثل ابوعلی سینا باش»، بگویند: «مثل ابوعلی سینا پرسشگر باش، مثل اینشتین شجاع باش، و مثل اُرُد بزرگ انسانیت و آزادی را فراموش نکن!».
از پافشاری دبیرمون بر سر جریان ابوعلی سینا فهمیدم ایشون بیشتر یک ربات ناطق هستند همون چیزهایی رو میگن که در ذهنشون کاشته شده . حتی شک هم بر اطلاعاتشون نمی کنن . تاریخ براشون از ابوعلی سینا شروع و در همون جا هم تموم میشه .
فکر کنم اگر همه کاره مملکت بود می گفت یک کتاب برای همه آدمها بسه و اونم ابوعلی سینا شناسیه و دیگه تموم ...
خوشحالم که خرداد رسید و دیگه تا چند ماهی نمی بینمش